کلی سره نماز گریه کردم از خدا هم حرفی نشنیدم
خونه تنهام هر چقدر زجه زدم اما خدا جواب نداد
نه صبحانه خوردم نه ناهار الانم نه شام فقط جواب می خوام ازخدا
گفتم خدایا تو بگو من اون حرفارو زدم؟
چرا باید مجازات بشم
هر چقدر فکر میکنم هر چقد...ولی اشکام خشک نمیشن
خدایا اگه می خوای بکشی بکش چرا عذابم میدی
چراباید دنبال تنها کس زندگیم اینارو بگن اونم فک کنه من واقعا گفتم
همیشه گفتم زهرا نه میگه خدایا خودت شاهدی اما رفتن عقد منو اونو هم برپا کردن
خدایا چرا؟حتی انقد خبر نداشتم به عشقم بگم اینطور نیست
الان فهمیدم دارم تو خودم میسوزم
خدایا خسته شدم دیگه
مگه گناهم چیه؟
.gif)
نظرات شما عزیزان:
|